تفسیر فلسفه نیچه بر مبنای مفهوم بازی
Authors
Abstract:
چکیده هنگامی که "نیچه" ضمن ایجاد تقابل میان فلسفه "هراکلیتوس" و سنت فلسفی آن را بر مبنای بازی تفسیر میکند و به تحسین آن میپردازد باید منتظر نقش آفرینی این مفهوم در فلسفه خود نیچه نیز باشیم. پس از این مقدمه، به برخی اندیشههای نیچه اشاره میکنیم که او بر مبنای آنها خود را در مقابل سنت متافیزیکی قرار میدهد و نشان میدهیم که چگونه این اندیشهها با بازی ارتباط مییابند. شدن و صیرورت به جای بودن، نگاه بازیگونه به جهان، اندیشه به مثابه بازی، مواجهه با نگاه متافیزیکی به ضرورت بر مبنای بازی تاس و نیز نگاه مبتنی بر معصومیت بازی در اخلاقی فراسوی خیر و شر، همگی گواه استفاده نیچه از این مفهوم برای مواجهه با متافیزیک است. همچنین شاهد حضور مفهوم بازی در اندیشههای بنیادینی چون «اراده قدرت» و «بازگشت جاودانه همان» هستیم. از طرف دیگر مسئله تفسیر فلسفه نیچه و فهم آن همچنان چون معمایی ناگشوده است؛ تفسیر متافیزیکی "هایدگر" از نیچه از مفهوم بازی در اندیشه او غفلت کرده است و "یاسپرس" نیز هرگونه تفسیر نهایی نیچه را غیرممکن میداند. اما این "دریدا" است که تحت «بازی نشانهها» به تفسیر نیچه میپردازد. در پایان تلاش میکنیم نشان دهیم چگونه درک نقش مفهوم بازی در فلسفه نیچه پرتو جدیدی بر فهم کلیت اندیشه او میافکند.
similar resources
نقد ترجمۀ کتاب نیچه و فلسفه
با توجه به حجم گستردۀ ترجمۀ آثار فلسفی به زبان فارسی، در این مقاله با بررسی یکی از ترجمههای کلاسیک فلسفی در نظر بوده تا نخست، با ذکر برخی معیارهای کلیِ نادیدهگرفتهشده در این دست کارها، نقدی عمومی بر روند کلی ترجمههای فلسفی بیان شود و سپس بر اساس معیارهای دادهشده در این نقد به طور خاص ترجمۀ نیچه و فلسفه ژیل دلوز از سوی خانم لیلا کوچکمنش بررسی شود. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت متأسفانه این...
full textتاثیر فلسفه نیچه بر دوبلینی های جویس
ایدیولوژی نیچه در مورد مسیحیت، اخلاقیات، فرهنگ معاصر، فلسفه، و علوم تاثیر بسزایی در پیدایش مکاتب نوظهور مدرنیسم و پسامدرنیسم داشته است.اظهار انزجار نیچه از زندگی بر ده وار انسان امروزی که به خاطر تسلط کامل مسیحیت و به صورت کلی نهادینه شدن مذهب واپس گرا در روح و جسم انسان ها می باشد در آثار جویس به چشم می خورد. دوبلینی ها با بن مایه های بنیاد ستیز و نوینش مانند احساس سر خوردگی، احساس مصیبت و بی...
نیچه و مسئله جدایی نفس و بدن در فلسفه دکارت
چکیده در فلسفة دکارت نفس و بدن به گونهای پیچیده، هم به صورتی متمایز از هم جدا هستند و هم دارای اتحادی ریشهای هستند. فیلسوفان معاصر و خلف دکارت به راههای مختلفی برای رفع این تناقض متوسل شدهاند. شاید بتوان این مسئله را مهمترین مسئله مدرن دانست، که در تمام شئون مدرنیسم خود را نشان داده است. پاسخ نیچه به این مسئله متفاوت است. طبق نگرش نیچه این تناقض نمایشی است که دکارت به گونهای مقدر آن را ا...
full textMy Resources
Journal title
volume 10 issue 39
pages 27- 44
publication date 2014-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023